لغتنامه دهخدا
خطار. [ خ َطْ طا ] (ع ص ) نیزه جنبان و جنباننده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || نیزه زننده . (منتهی الارب ). || مرد دست بردارنده برای انداختن تیر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || عطار. (منتهی الارب ). || (اِ) روغن زیت که با افاویه ٔ طیب گیرند. || شیر بیشه . (منتهی ا