26 فرهنگ

321 مدخل


ترجمه مقاله

خبرچین

xabarčin

۱. کسی که گفتار، کردار، یا اسرار کسی را برای دیگران نقل می‌کند؛ سخن‌چین.
۲. جاسوس.

جاسوس، خبرکش، راید، غماز، منهی، نمام

informant, informer, snitch, talebearer, collaborationist