خبازیلغتنامه دهخداخبازی . [ خ َب ْ با ] (اِخ ) جلال الدین عمربن محمد الخبازی متوفی بسال 691 هَ . ق . وی صاحب حاشیه ٔ مشهوری است بر هدایه برهان الدین علی بن ابوبکرمزغینانی حنفی (م
خبازیلغتنامه دهخداخبازی . [ خ َب ْ با ] (حامص ) عمل خباز. عمل نانوا. نانوایی . نانبایی . || (اِ) دکان خباز، نانواخانه ، نانوایی ، تنورستان ، مِخبَز. || (ص نسبی ) منسوب بخباز. (ان
خبازی نیشابوریلغتنامه دهخداخبازی نیشابوری . [ خ َب ْ با ی ِ ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از شعرای متقدم و از شاعران دوران سامانی است . در مجمع الفصحاء جلد اول شرح حال او چنین آمده است : «از استاد
خبازیاتلغتنامه دهخداخبازیات . [ خ ُب ْ با زی یا ] (ع اِ) در گیاه شناسی به شاخه ای از گیاهان اطلاق میشود که «خبازی »، «خطمی » و «پنبه » از این شاخه است . (از معجم الوسیط).
علی خبازیلغتنامه دهخداعلی خبازی . [ ع َ ی ِ خ َب ْ با ] (اِخ ) ابن محمد نیشابوری ، مشهور به خبازی و مکنّی به ابوالحسین . قاری بود و در سال 398 هَ . ق . درگذشت . او را تصانیفی است . (
عمر خبازیلغتنامه دهخداعمر خبازی . [ ع ُ م َ رِ خ َب ْ با ] (اِخ ) ابن محمدبن عمر خبازی خجندی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به جلال الدین . فقیه حنفی و از اهالی دمشق (629 - 691 هَ .ق .). ا
خبازی نیشابوریلغتنامه دهخداخبازی نیشابوری . [ خ َب ْ با ی ِ ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از شعرای متقدم و از شاعران دوران سامانی است . در مجمع الفصحاء جلد اول شرح حال او چنین آمده است : «از استاد
خبازیاتلغتنامه دهخداخبازیات . [ خ ُب ْ با زی یا ] (ع اِ) در گیاه شناسی به شاخه ای از گیاهان اطلاق میشود که «خبازی »، «خطمی » و «پنبه » از این شاخه است . (از معجم الوسیط).