خاگینهلغتنامه دهخداخاگینه . [ ن َ / ن ِ ](اِ مرکب ) نان خورش معروفی است . (غیاث اللغات ). نان خورشی است که از تخم ماکیان می سازند. (ناظم الاطباء). خوراکی است ساخته از تخم مرغ که ز
خاکینهلغتنامه دهخداخاکینه . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است جزءدهستان طارم پائین بخش سیردان شهرستان زنجان ، واقع در 42 هزارگزی خاوری سیردان و 6 هزارگزی جمال آباد که سر راه شوسه ٔ قزوین است
fritterدیکشنری انگلیسی به فارسیفریزر، خاگینه گوشت دار، پاره، خرده، قطعه قطعه کردن، هدر کردن، خرد کردن
frittersدیکشنری انگلیسی به فارسیگریپ فروت، خاگینه گوشت دار، پاره، خرده، قطعه قطعه کردن، هدر کردن، خرد کردن