خاک مرادبخشلغتنامه دهخداخاک مرادبخش . [ ک ِ م ُ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاک مراد. رجوع به خاک مراد در این لغت نامه شود : تسبیح و سبحه از گل میخانه می کنم خاک مراد بخش برآرد مراد
خاص مرادپاشالغتنامه دهخداخاص مرادپاشا. [ م ُ ] (اِخ ) یکی از رجال دوره ٔ سلطان محمد ثانی است که بیگلربیگی روم ایلی داشت . گویند او از نژاد پالیولوکلرک قیصر روم بوده است . وی در سال 878
تفسیرلغتنامه دهخداتفسیر. [ ت َ ] (ع مص ) هویدا کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). آنچه که معنی را روشن کند. (مهذب الاسماء). ترجمه . (از المنجد). پیدا و آشکار کردن و بیان
اسحاق بکلغتنامه دهخدااسحاق بک . [ اِ ب َ ] (اِخ ) یکی از غازیان دور سلطان مرادخان ثانی . وی مدت مدیدی بجنگ با صربها مأمور بود و اکثر خاک صربستان را تسخیر کرد و بعد از فتح سمندره قر
الفختنلغتنامه دهخداالفختن . [ اَ ف َ ت َ ] (مص ) بمعنی الفاختن . (فرهنگ جهانگیری ) (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (فرهنگ میرزا ابراهیم ). ان
عثمانیانلغتنامه دهخداعثمانیان . [ ع ُ ] (اِخ ) یا آل عثمان یا سلاطین عثمانی . پادشاهانی هستند که از 699 تا 1342هَ . ق . دولتی بزرگ تأسیس کردند. این سلسله بنام جد آنان عثمان بن ارطغ
غاشیهلغتنامه دهخداغاشیه . [ ی َ ] (ع اِ) زین پوش . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات حسن خطیب ). پوشش زین . (منتهی الارب ). پرند. ج ، غواشی . جناغ . (تفلی