خاک مرادبخشلغتنامه دهخداخاک مرادبخش . [ ک ِ م ُ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خاک مراد. رجوع به خاک مراد در این لغت نامه شود : تسبیح و سبحه از گل میخانه می کنم خاک مراد بخش برآرد مراد
خاکفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقلیم، خطه، زمین، ارض، سرزمین، قلمرو ۲. تراب، تربت، ثری، طین، غبرا، گل ≠ آب، ماء ۳. غبار، گرد ۴. کشور، بلد، دیار، مملکت ۵. خاکجا، قبر، گور، مزار، مشهد، مقبره
تفسیرلغتنامه دهخداتفسیر. [ ت َ ] (ع مص ) هویدا کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). آنچه که معنی را روشن کند. (مهذب الاسماء). ترجمه . (از المنجد). پیدا و آشکار کردن و بیان