خاکروبهلغتنامه دهخداخاکروبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) گرد و خاشاک که از رُفتَن صحن و جا پیدا می آید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دم جاروب . مطلق فضول از خاک و خاشاک و غیره . آشغال
خاک روبهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهخاکوخاشاک و آشغالی که از جارو کردن زمین یا روفتن جایی جمع میشود.
خاکروبه ایلغتنامه دهخداخاکروبه ای . [ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) کسی که حمل خاکروبه ها می کند. کسی که آشغال و خاکروبه را می برد. خاکروبه بر. خاکروبه کش .