خان پریلغتنامه دهخداخان پری . [ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره شهر شهرستان ایلام . ناحیه ای است واقع در 14 هزارگزی شمال باختر دره شهر کنار راه مالرو ایلام . این ده در منطقه ٔ ک
خاک پریلغتنامه دهخداخاک پری . [ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان موکوئی بخش آخوره شهرستان فریدن واقع در 45 هزارگزی باختر آخوره . ناحیه ای است جلگه ای و سردسیر دارای 167 تن سکنه که مذهبشا
خاک پریشلغتنامه دهخداخاک پریش . [ پ َ ] (نف مرکب ) که خاک را پریشد : باد بر سده ٔ تو هم نرسدباد فکرت نه باد خاک پریش .انوری .
پری جهان خانملغتنامه دهخداپری جهان خانم . [ پ َ ج َ خا ن ُ ] (اِخ ) نام دختر کریم خان زند. مادرش خواهر ندرخان زند بود. وی در 1196 هَ . ق . به نکاح علی مرادخان زند درآمد.
خانی جان خانملغتنامه دهخداخانی جان خانم . [ ن ُ ] (اِخ ) اسم خواهر حسین بیک پسر خواجه شجاع الدین شیرازی که در خدمت نواب پری خان خانم صفوی اعتباری عظیم داشت . او یکی از عوامل بوزارت رسیدن
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . شاه اسماعیل دوم (984-985 هَ . ق .). پسر شاه طهماسب اول و نوه ٔ شاه اسماعیل اول و سومین پادشاه سلاطین صفویه است . وی در زمان وفات
خانیش خانملغتنامه دهخداخانیش خانم . [ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از دخترهای شاه اسماعیل اول صفوی است . توضیح آنکه شاه اسماعیل اول بوقت مرگ چهار پسر داشت به اسامی : طهماسب میرزا (شاه طهماسب
پری جهان خانملغتنامه دهخداپری جهان خانم . [ پ َ ج َ خا ن ُ ] (اِخ ) نام دختر کریم خان زند. مادرش خواهر ندرخان زند بود. وی در 1196 هَ . ق . به نکاح علی مرادخان زند درآمد.
خان بالغلغتنامه دهخداخان بالغ. [ ل ِ ](اِخ ) نام قدیمی شهر پکن است . این نام در قرون وسطی بشهری گفته میشد که در محل کنونی پکن قرار داشت . و اصل آن مغولی و بمعنی «شهرخان » است . پیش