خانوادۀ آمیختهblended familyواژههای مصوب فرهنگستانیک واحد خانوادگی متشکل از والدینی که هر دوی آنها از روابط پیشین خود فرزندانی تحت تکفل خویش دارند متـ . خانوادۀ بازساخته reconstituted family
خانوادۀ پیوستهjoint familyواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای که در آن شماری از اعضای تباری یکسویه در کنار یکدیگر همراه با همسران و فرزندانشان در خانهای واحد و تحت اقتدار یکی از اعضای گروه زندگی میکنند
خانوادۀ حبهdomain familyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهپروتئینهایی که ازلحاظ ساختاری و عملکردی، متنوع، اما در بخشی از توالی مشترک هستند و این اشتراک نقش ساختاری و عملکردی خاصی به آنها میدهد
خانوادۀ آمیختهblended familyواژههای مصوب فرهنگستانیک واحد خانوادگی متشکل از والدینی که هر دوی آنها از روابط پیشین خود فرزندانی تحت تکفل خویش دارند متـ . خانوادۀ بازساخته reconstituted family