خانقاه قدیملغتنامه دهخداخانقاه قدیم . [ ن َ/ ن ِ هَِ ق َ ] (اِخ ) این خانقاه را نورالدین محمودبن زنگی بسنه ٔ 534 هَ . ق . بحلب زیر قلعه و متصل به عدلیه بنا کرد ولی بعدها خراب شد و داخل
خانقاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خانقه، خانگاه، عبادتگاه صوفیان ۲. رباط، تکیه، لنگر ۳. عبادتگاه، بتخانه، دیر، صومعه، عبادتخانه، کلیسا، کنشت، کنیسه، معبد
بقعهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. بنایی که بر بالای آرامگاه ائمه و بزرگان ساخته میشود.۲. [قدیمی] ناحیه.۳. [قدیمی] خانه.۴. [قدیمی] خانقاه؛ صومعه.
رباطفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) رشتههایی که استخوانها یا غضروفها را به هم پیوند میدهد.۲. [قدیمی] مهمانسرای میان راه؛ کاروانسرا.۳. [قدیمی] خانقاه یا مکانی برای سکونت طلاب
صومعهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کوه یا مکان مرتفعی که راهب یا عابد جهت عبادت در آن جا به سر میبرد؛ عبادتگاه راهب در بالای کوه.۲. [قدیمی] خانقاه: ◻︎ صوفی از صومعهگو خیمه بزن در گلزار / که
لنگرفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آهن و زنجیر بسیارسنگین که کشتی را با آن از حرکت بازمیدارند.۲. آلتی که از ساعتهای دیواری آویزان میکنند و با تکان خوردن متناوب آن چرخهای ساعت به حرکت در