خانسارلغتنامه دهخداخانسار. (اِخ ) ضبط دیگر «خوانسار» است و این ضبط را یاقوت در معجم و خواندمیر در حبیب السیر ج 3 ص 516 چ کتابخانه ٔ خیام آورده : «خانسار از اعمال جربادقان (گلپایگا
خاکسار، خاکسارفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتاده، خاشع، خاکی، درویش، فروتن، متواضع ≠ مغرور ۲. بیقدر، پست، خوار، ذلیل ۳. خاکسان، خاکنهاد ۴. خاکنشین، خاکسترنشین ۵. فانی
خابسارلغتنامه دهخداخابسار. (اِخ ) نقطه ای بوده است درحدود سیستان تا غزنه . (ذیل تاریخ سیستان چ بهار).
خاکسارلغتنامه دهخداخاکسار. (اِخ ) شکراﷲخان خاکسار شاعر هندی است که صاحب دیوان مرتبی می باشد. وفاتش به سال 1108 هَ . ق . اتفاق افتاد. (قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2013).