26 فرهنگ

12296 مدخل


خان

xān

۱. شیار مارپیچی درون لولۀ تفنگ.
۲. [قدیمی] خانه؛ سرا.
۳. [قدیمی] لانۀ زنبور؛ کندو.
۴. [قدیمی] آتشکده.
۵. [قدیمی] کاروان‌سرا.
۶. [قدیمی] مرحله.
⟨ خان‌ومان: = خانمان ◻︎ مرا از خان‌ومان بانگ تو افکند / که ویران باد یکسر خان‌ومانت (ناصرخسرو: ۲۱۷)، ◻︎ یا مرو با یار ازرق‌پیرهن / یا بکش بر خان‌ومان انگشت نیل (سعدی: ۱۸۴).

۱. خانه، سرا، منزل
۲. کاروانسرا
۳. مرحله، منزلگاه
۴. امیر، میر، فئودال، رئیس، رئیس ایل، بزرگزاده، ایلبیگ
۵. لقبیاحترام آمیز، رئیس ایل
۶. کندو
۷. شیارهای درون لوله تفنگ، شیار

chamber, hole, khan