خام انجاملغتنامه دهخداخام انجام . [ اَ ] (ص مرکب ) آنچه انجامش خام وناپخته باشد. آنچه انجامش عقلایی نباشد : نه شکنجی که بود خام انجام بل شکنجی که بود تیزآهنج .سوزنی .
خامگویش اصفهانی تکیه ای: nepuwa / xâm طاری: xum طامه ای: napaxi طرقی: nepaxxi / xâm کشه ای: nepaxi / xâm نطنزی: napaxi / xum
خفهسوزیwet startواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی ناقص در عملیات راهاندازی موتورِ توربینگازی که در آن عمل جرقهزنی بهخوبی انجام نمیشود یا دور موتور بالا نمیرود و سوخت خام از موتور خارج میشود
اطلاعاتواژهنامه آزاد«دانسته»؛ درعلم کامپیوتر به داشته های خام اولیه، «داده» و به داشته هایی که پردازش روی آن انجام شده، «اطلاعات» یا «دانسته» گفته می شود. «داده ها و دانسته ها»:«Da
ناتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل اتمام، انجام نیافته، معلق، بلاتکلیف، نشده، ناکرده نپخته، نیمپز، نرسیده، کال، نارس تکهتکه، نیمهکاره، جزئی، تکمیلنشده نیمهتمام، پرداختنشده،
ناتماملغتنامه دهخداناتمام . [ ت َ ] (ص مرکب ) نابالغ. (غیاث ) (آنندراج ). تمام و کامل نشده . (ناظم الاطباء).ناپخته . نپخته . خام . ناقص . مقابل کامل : وگر در بازگشتن ناتمام است به