خام انجاملغتنامه دهخداخام انجام . [ اَ ] (ص مرکب ) آنچه انجامش خام وناپخته باشد. آنچه انجامش عقلایی نباشد : نه شکنجی که بود خام انجام بل شکنجی که بود تیزآهنج .سوزنی .
خامگویش اصفهانی تکیه ای: nepuwa / xâm طاری: xum طامه ای: napaxi طرقی: nepaxxi / xâm کشه ای: nepaxi / xâm نطنزی: napaxi / xum
oilدیکشنری انگلیسی به فارسیروغن، نفت، چربی، مواد نفتی، رنگ روغنی، مرهم، نقاشی با رنگ روغنی، روغن زدن به، روغن کاری کردن، روغن ساختن
خفهسوزیwet startواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی ناقص در عملیات راهاندازی موتورِ توربینگازی که در آن عمل جرقهزنی بهخوبی انجام نمیشود یا دور موتور بالا نمیرود و سوخت خام از موتور خارج میشود
اطلاعاتواژهنامه آزاد«دانسته»؛ درعلم کامپیوتر به داشته های خام اولیه، «داده» و به داشته هایی که پردازش روی آن انجام شده، «اطلاعات» یا «دانسته» گفته می شود. «داده ها و دانسته ها»:«Da
ناتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل اتمام، انجام نیافته، معلق، بلاتکلیف، نشده، ناکرده نپخته، نیمپز، نرسیده، کال، نارس تکهتکه، نیمهکاره، جزئی، تکمیلنشده نیمهتمام، پرداختنشده،
ناتماملغتنامه دهخداناتمام . [ ت َ ] (ص مرکب ) نابالغ. (غیاث ) (آنندراج ). تمام و کامل نشده . (ناظم الاطباء).ناپخته . نپخته . خام . ناقص . مقابل کامل : وگر در بازگشتن ناتمام است به