خالوانلغتنامه دهخداخالوان . (اِ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . واقع در 5 هزارگزی جنوب کوزران و باختر راه فرعی کوزران به چهارزبر. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای
خَاضُواْفرهنگ واژگان قرآنفرو رفتند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال م
نعناخالواشMentha pulegium, Pulegium vulgareواژههای مصوب فرهنگستانگونهای نعنا به شکل خوابیده یا خیزان با ساقههای متعدد و پوشیده از کرکهای متراکم و گسترده؛ پهنک برگها تخممرغی، به طول 5 تا 20 میلیمتر و حاشیۀ صاف یا کموبیش
خالوانلغتنامه دهخداخالوان . (اِ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . واقع در 5 هزارگزی جنوب کوزران و باختر راه فرعی کوزران به چهارزبر. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای
خلی واشواژهنامه آزاد(گیلکی) خُلی واش، خولی واش، خالیواش؛ نام نوعی گیاه کوچک که برگ های کوچکی نیز دارد و در گیلان می روید. این گیاه بسیار خوشبو است و از گیاهان دارویی محسوب می شود و
اسارهادنلغتنامه دهخدااسارهادن . [ اَس ْ سا هادْ دُ ] (اِخ ) آسورحیدین . پادشاه آشور. وی پس ازسناخریب ، بر تخت آشور نشست و پادشاه عیلام ، خوم بان خالداش دوّم ، چون آشور را در جاهای د