لغتنامه دهخدا
خالع. [ ل ِ ] (ع ص ، اِ) خوشه ٔ خاربرآورده . (ناظم الاطباء). نعت است از خلع که به معنی خار برآوردن خوشه باشد. (منتهی الارب ). رجوع به کلمه ٔ خلع شود. || (اِ) زن بیرون آینده از شوی بواسطه ٔ فدایی که داده است . (ناظم الاطباء). زن بیرون آینده از شوی به فدا که دهد و مرد که گذارده