خالصهلغتنامه دهخداخالصه .[ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان قصر شیرین است . این دهستان در جنوب باختری قصرشیرین بین مرز ایران و عراق و رودخانه ٔ الوند واقع
خالصهلغتنامه دهخداخالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان . واقع در 14 هزارگزی جنوب باختری شهداد سر راه مالرو شهداد و کرمان . ناحیه ای است
خالصهلغتنامه دهخداخالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان ده تازیان بخش مشیزشهرستان سیرجان ، واقع در 87 هزارگزی جنوب خاوری مشیز سرراه فرعی راین - مشیز. ناحیه ای است واقع د
خالصهلغتنامه دهخداخالصه . [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است . این دهستان در شمال باختر کرمانشاه از 6 الی 45 هزارگزی واقع میباشد. خلاصه ٔ اطلاعات
خالصهلغتنامه دهخداخالصه . [ ل ِ ص َ / ص ِ ] (ع ص ) بی آمیغ. (منتهی الارب ): غب خالصه ؛ تب نوبه که شطرالغب و ربعنباشد. || (اِ) زمین و ملک پادشاهی که به جاگیر کسی نباشد. (آنندراج )
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) ابوعبیده ٔ سکونی میگوید: برکه ای است بین اجفُر و خُزَیمیه در راه مکه به کوفه بر دو میلی اغر. فاصله ٔ خالصه از اجفر یازده میل است . یاق
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام شهری است به سیسیل (صقلیه ) دارای دیوار سنگی . یاقوت گوید: سلطان و لشکریان آن در آنجا سکنی دارند ولی آنجا را مهمانسرای و بازاری نیس
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام کنیزکی سیاه بوده است که یکی از خلفاء او را بسیار گرامی میداشته و بر او زیور و زینت برمی بسته است . شاعری در این باره گفته : لقد ضا
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) ابوعبیده ٔ سکونی میگوید: برکه ای است بین اجفُر و خُزَیمیه در راه مکه به کوفه بر دو میلی اغر. فاصله ٔ خالصه از اجفر یازده میل است . یاق
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام شهری است به سیسیل (صقلیه ) دارای دیوار سنگی . یاقوت گوید: سلطان و لشکریان آن در آنجا سکنی دارند ولی آنجا را مهمانسرای و بازاری نیس
خالصةلغتنامه دهخداخالصة. [ ل ِ ص َ ] (اِخ ) نام کنیزکی سیاه بوده است که یکی از خلفاء او را بسیار گرامی میداشته و بر او زیور و زینت برمی بسته است . شاعری در این باره گفته : لقد ضا
خیرآباد خالصهلغتنامه دهخداخیرآباد خالصه . [ خ َ دِ ل ِ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . این ده در 8 هزارگزی شمال باختری ورامین متصل به راه شوسه ٔ تهر