خالدیلغتنامه دهخداخالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) نام تیره ای است از ایل کلهر که دارای دوهزار خانوار میباشد. شغل آنها تربیت اغنام و احشام است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 61).
خالدیلغتنامه دهخداخالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن هاشم بن وعلة. وی یکی از سخن سرایان بوده و غالباً در نظم اشعار با برادر خود ابوعثمان سعیدبن هاشم بن وعلة خالدی مشارکت میکرده
خالدیلغتنامه دهخداخالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) جلال الدین خالدی نام یکی ازبزرگان بوده که در ناحیت کش سکنی داشته است . صاحب انیس الطالبین آرد: بطرف کش روم بخدمت مولانا جلال الدین خالدی
خالدیلغتنامه دهخداخالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) زنجانی . صدرالدین احمد خالدی زنجانی ، معروف به صدر جهان . وی در زمان گیخاتو به صدارت رسید.این پادشاه و وزیر بسیار مسرف بودند و بر اثر اسر
خالدیلغتنامه دهخداخالدی . [ ل ِ ] (اِخ ) سعدالدین خالدی ، معروف به ابن الدیری . او راست : «الحبس فی التهمة والامتحان علی طلب الاقرار و اظهار المال » در فقه حنفی که به سال 1321 هَ
خالدی مروزیلغتنامه دهخداخالدی مروزی . [ ل ِ ی ِ م َرْ وَ ] (اِخ ) قاضی ابونصر المحسن بن احمد ملقب به خالدی مروزی . یکی از راویان حدیث است و محمدبن عمیره ٔ بیهقی از او حدیث دارد. (از تا
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) اسعد خالدی نقشبندی . او راست : 1 - نور الهدایة و العرفان فی سر الربط و التوجه و ختم الخواجکان . کتابی است در تصوف که
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) اسماعیل بن عبداﷲ خالدی نقشبندی . او راست : «شرح مقدمةالمبتدی » که در هامش آن متن «مقدمه » آمده است . در مطبعه ٔ بولاق
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) داودبن سلیمان بغدادی خالدی نقشبندی . وی در بغداد زاده شده و به نزد پدر علم آموخت و سپس در سن 18 سالگی به تعلیم پرداخت
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن مصطفی خانی شافعی خالدی نقشبندی . رجوع به محمدبن عبداﷲبن مصطفی خانی شود.
خالدی مروزیلغتنامه دهخداخالدی مروزی . [ ل ِ ی ِ م َرْ وَ ] (اِخ ) قاضی ابونصر المحسن بن احمد ملقب به خالدی مروزی . یکی از راویان حدیث است و محمدبن عمیره ٔ بیهقی از او حدیث دارد. (از تا
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) اسعد خالدی نقشبندی . او راست : 1 - نور الهدایة و العرفان فی سر الربط و التوجه و ختم الخواجکان . کتابی است در تصوف که
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) اسماعیل بن عبداﷲ خالدی نقشبندی . او راست : «شرح مقدمةالمبتدی » که در هامش آن متن «مقدمه » آمده است . در مطبعه ٔ بولاق
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) داودبن سلیمان بغدادی خالدی نقشبندی . وی در بغداد زاده شده و به نزد پدر علم آموخت و سپس در سن 18 سالگی به تعلیم پرداخت
خالدی نقشبندیلغتنامه دهخداخالدی نقشبندی . [ ل ِ ی ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن مصطفی خانی شافعی خالدی نقشبندی . رجوع به محمدبن عبداﷲبن مصطفی خانی شود.