خاضعانهلغتنامه دهخداخاضعانه . [ ض ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) بطور خضوع . بحال فروتنی . خاضعاً.
يَقْنُتْفرهنگ واژگان قرآناطاعت خاضعانه كند (از قنوت و قنوت به معناي اطاعتی است که با خضوع و فروتنی همراه باشد. جزمش به دليل شرط شدن براي بعد از خود مي باشد )
استكانةدیکشنری عربی به فارسیتن در دادن , تسليم شدن , زير بار رفتن , خاضع شدن , برخود هموار كردن , فرمانبردارى خاضعانه , به دوش گرفتن , فروتنى كردن , تواضع كردن