۱. (زیستشناسی) هریک از زائدههای نوکتیزی که در شاخههای بعضی درختان و گیاهان میروید؛ تیغ.
۲. هرچیز شبیه تیغ گیاه.
۳. استخوان تیز ماهی.
〈 خار راه کسی شدن: [مجاز] مانع کسی شدن.
〈 خار مغیلان: (زیستشناسی) = مغیلان
〈 خاروخاشاک: خرده و ریزۀ خار و کاه و گیاه خشک.
〈 خاروخس: = 〈 خاروخاشاک
〈 خاروخسک: = 〈 خاروخاشاک
۱. خاربن، خلنگ ≠ گل، گلبن
۲. خاشاک، خس، خسک
۳. شوک، غاز
۴. تیغ
۵. سنگ خارا، خارا
۶. گیر
barb, dirt, key, prickle, spine, tooth