خاجالغتنامه دهخداخاجا. (اِ) مأخوذ از کلمه ٔ خواجه و محرف آن و عنوانی است که پیش نام بعضی از ارامنه آرند مانند خاجا بُغُس ْ و خاجا ماطاوس و غیره .
خاجانلغتنامه دهخداخاجان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خمام شهرستان رشت در 4 هزارگزی جنوب خمام و دو هزارگزی خاور شوسه ٔ خمام به رشت ؛ محلی است جلگه ای و معتدل و مرطوب و ما
خاجانلغتنامه دهخداخاجان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خمام شهرستان رشت در 4 هزارگزی جنوب خمام و دو هزارگزی خاور شوسه ٔ خمام به رشت ؛ محلی است جلگه ای و معتدل و مرطوب و ما
خاتانغهلغتنامه دهخداخاتانغه . [ غ َ ] (اِخ ) خاتانگه . نهری است در سیبریه که از شرق ایالت تومسگ سرچشمه میگیرد و قریب هزار هزارگز جریان دارد و به دریای منجمد شمالی میریزد. (از قاموس