خاج پرستیلغتنامه دهخداخاج پرستی . [ پ َ رَ ] (حامص مرکب )صلیب پرستی . مسیحیت . رجوع به صلیب و صلیب پرست شود.
خاج کشیدنلغتنامه دهخداخاج کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ] (مص مرکب ) صلیب کشیدن ، و آن خط کشیدن با انگشت برسینه بشکل صلیب است نزد مردان و زنان عیسوی بهنگام حضور بر سر اموات و یا مواقع ورود ب
خاج پرستلغتنامه دهخداخاج پرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ) صلیب پرست . پرستنده ٔخاج . ترسا. صلیبی . عیسوی . مسیحی . عیسائی . چلیپاپرست . یکی از اهل تثلیث . رجوع به صلیب و صلیب پرست شود.
خاج شویانلغتنامه دهخداخاج شویان . (اِخ ) عید کلیسا در ششم ژانویه بیاد ظهور مسیح در انظار بت پرستان . عید اول سال ارامنه و سایر مذاهب ارتودکس که در 24 جدی واقع میشود. (ناظم الاطباء).