حثنلغتنامه دهخداحثن . [ ح ُ ث ُ ] (اِخ ) جائی در بلاد هذیل است از ازهری . و جز وی گفته اند: موضعی نزد مَثَلَّم باشد و میان آن و مکة دو روز راه است . سلمی بن مقعد قرمی گوید : ان
حشنلغتنامه دهخداحشن . [ ح َ ش َ ] (ع مص ) بوی گرفتن خیک و چرکین گردیدن آن از دیر ماندن شیر در وی . (منتهی الارب ).