26 فرهنگ

1321 مدخل


حین

hayn

۱. هلاک؛ مرگ.
۲. بلا؛ محنت.

آن، اثنا، ثانیه، خلال، دم، ضمن، لحظه، لمحه، وقت، هنگام

pending, interim