حیرتآورفرهنگ مترادف و متضاداعجابآمیز، اعجابانگیز، حیرتآفرین، حیرتانگیز، حیرتزا، حیرتناک، شگفتآور، شگفتانگیز، شگفتیزا
حسرت آوردنلغتنامه دهخداحسرت آوردن . [ ح َ رَ وَ دَ ] (مص مرکب ) حسرت خوردن . حسرت کشیدن : بر گذشته حسرت آوردن خطاست .مولوی .
حیرتلغتنامه دهخداحیرت . [ ح َ رَ ] (ع مص ) سرگشته شدن . بر یک حال ماندن از تعجب . (غیاث ). حیرة. رجوع به این کلمه شود. || (اِمص ) سرگشتگی . تعجب . سرگردانی . حیرانی .بیخودی . وا