حکمتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تصوف ۲. علمبرین، مابعدالطبیعه، فلسفه ۳. عرفان ۴. خرد، دانایی، فرزانگی ۵. کمال ۶. علم، فرزان، معرفت ۷. پند، اندرز ۸. دلیل، علت، سبب ۹. مشیت الهی، علم الهی
بزرجمهر بختگانلغتنامه دهخدابزرجمهر بختگان . [ ب ُ زُ م ِ رِ ب َ ت َ ] (اِخ ) بزرگمهر پسر بختگان ، حکیم مشهور ایرانی ، وزیر انوشیروان که بنابر مشهور بسیارعقل و سدیدالرأی بود، و سخنان حکمت
رستم بن مهرهرمزدلغتنامه دهخدارستم بن مهرهرمزد. [ رُ ت َ م ِ ن ِ م ِ هَْ، هَُ م ُ ] (اِخ ) از متکلمان سیستان و معاصر یزید و عبداﷲ زبیر بوده است . دیدار او با عبدالعزیزبن عبداﷲبن عامر کریز و
اکثم بن صیفیلغتنامه دهخدااکثم بن صیفی . [ اَ ث َ م ِ ن ِ ص َ] (اِخ ) ذوالحکم بن رباح . یکی از حکام پانزده گانه ٔ عرب به جاهلیت . (یادداشت مؤلف ). از حکام عرب است . (منتهی الارب ). حکیم
مجاعةلغتنامه دهخدامجاعة. [ م ُج ْ جا ع َ ] (اِخ ) ابن مرارة حنفی صحابی است و پسرش سراج و پسر پسرش هلال هر دو روایت حدیث دارند. (منتهی الارب ). ابن مرارةبن سلمی الحنفی الیمامی صحا
ابن مبارکلغتنامه دهخداابن مبارک . [ اِ ن ُ م ُ رَ ] (اِخ ) ابوعبدالرحمن عبداﷲ مروزی . وفات 181 هَ .ق . در خراسان میزیست و از محدثین تابعین است و در 63 سالگی درگذشت . در کتب عرفان و ا