26 فرهنگ

10780 مدخل


ترجمه مقاله

حک

hak[k]

تراشیدن نقش یا نوشته‌ای بر روی جسمی سخت.

۱. کندن
۲. تراشیدن
۳. بسودن، خراشیدن، ساییدن
۴. کندهکاری، نقر

abrasion