حواصیلی ماداگاسکاریArdeola idaeواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از حواصیلیان و راستۀ لکلکسانان با پاهای بسیار قوی و منقار گوِهای
حواصیلی شکمحناییArdeola rufiventrisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از حواصیلیان و راستۀ لکلکسانان با بدنی روشن و پرهایی متمایل به قرمز و حنایی در زیر شکم
سلیمخرچنگخوار حواصیلیDromas ardeolaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ سلیمخرچنگخواریان و راستۀ سلیمسانان با پاهای بلند آبی- خاکستری و پرهای زینتی سیاه و سفید و منقار سنگین و بزرگ و قوی و خنجرشکل
مرلغتنامه دهخدامر. [ م ُ / م ُرر ] (ع اِ) داروئی است تلخ همچون صبر که به شکستگی ها بمالند و ببندند، بگیرد و درست شود. (ترجمه ٔ بلعمی تاریخ طبری ). آب منجمد درختی است مغربی شبی
حواصلواژهنامه آزادحواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک. حواصیل؛ پرنده ای با پاها و گردن دراز شبیه به لک لک.