حموت دورلغتنامه دهخداحموت دور. [ ] (اِخ ) (بمعنی چشمه های گرم ) یا مسکن یکی از شهرهای لاویان و شهری است برای بنی نفتالی . (یوشع 21 : 32) (قاموس کتاب مقدس ).
حموتهلغتنامه دهخداحموته . [ ح ُ ت َ ] (ع مص ) سخت گرم شدن روز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گرم شدن روز. (تاج المصادر بیهقی ).
حموت دورلغتنامه دهخداحموت دور. [ ] (اِخ ) (بمعنی چشمه های گرم ) یا مسکن یکی از شهرهای لاویان و شهری است برای بنی نفتالی . (یوشع 21 : 32) (قاموس کتاب مقدس ).
حموتهلغتنامه دهخداحموته . [ ح ُ ت َ ] (ع مص ) سخت گرم شدن روز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گرم شدن روز. (تاج المصادر بیهقی ).
حمةلغتنامه دهخداحمة. [ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) (یعنی چشمه های آب داغ ) یکی از شهرهای حصار دار لفتالی میباشد. (یوشع 19 : 25). و دور نیست که همان حمام یا چشمه های گرمی باشد که بمسافت