حملونقل رابطconnecting transportواژههای مصوب فرهنگستانجابهجا کردن مسافران از نقطهای به نقطۀ دیگر برای برقراری ارتباط میان دو وسیلۀ نقلیۀ غالباً متفاوت
حملونقل اختصاصیprivate transportation 1واژههای مصوب فرهنگستانخدماتی در حملونقل که به گروه خاصی اختصاص دارد و عموم مردم نمیتوانند از آن استفاده کنند
حملونقل بافهایcable haulingواژههای مصوب فرهنگستانانتقال چوب از عرصه به انبارگاه بهوسیلۀ مجموعهای از دوّارها و بافهها و قرقرهها متـ . حملونقل کابلی
حملونقل پایدارsustainable transportationواژههای مصوب فرهنگستانخدمات حملونقلی با آلودگی کم و صرف هزینۀ معقول که موجب تداوم کیفیت زندگی در سطح مطلوب میشود
درجههای حملونقلclasses of transportواژههای مصوب فرهنگستانردههای مختلف در سامانههای حملونقل ازلحاظ راحتی و کیفیت ارائۀ خدمات و قیمت
بهرهوری حملونقلtransportation productivityواژههای مصوب فرهنگستاننسبت بازدهی واحدهای حملونقل به هزینههای صرفشده
راه حملونقلhaul roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی برای حمل چوب که در آن کلیۀ اصول طراحی و ساختوساز جادهای اعمال شده باشد
قطب حملونقلhub 1واژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای مرکزی که مقصد اکثر سفرهای حملونقل عمومی است و سفرها از آنجا به مناطق دیگر توزیع میشود متـ . قطب