حمایتلغتنامه دهخداحمایت .[ ح ِ ی َ ] (ع اِمص ) حمایة. نگاهبانی . پناه . پشتی . برنایشتی . هویه . دستگیری . حفاظت . یاری . نصرت . اعانت . تقویت . (ناظم الاطباء). هواداری . طرفداری . نگاهداشت . نگاهداری . پشتی . (یادداشت مرحوم دهخدا) : تو داوری و ما همه مظلوم روزگار<b
حمایتprotectionواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه فعالیتی که خسارات یا خطرات زیستمحیطی را کاهش دهد یا از بروز آنها جلوگیری کند، اعم از وضع قوانین خاص و مقابله با آسیبها و خطرات ناشی از بیماریها و آفات و آتش و مانند آنها
ماتmatte, flat 3واژههای مصوب فرهنگستانویژگی سطحی که برّاقیت آن در زاویۀ 60 درجه در گسترۀ صفر تا ده و در زاویۀ 85 درجه در گسترۀ صفر تا پانزده قرار دارد
ورنی ماتflat varnish, matte varnishواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ورنی که با درصد معینی ماتکننده ترکیب میشود تا در هنگام خشک شدن جلوهای مات بیابد
حماتلغتنامه دهخداحمات . [ ح َم ْ ما ] (ع اِ) ج ِ حَمَّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حمة شود.
حمایتآمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مایتآمیز، دفاعکننده، اثباتکننده، وکالتی، تخفیفدهنده، کاهنده از گناهان هوادارانه، طرفدارانه، جانبدارانه حمایتکننده، پشتیبان
حمایت تغذیهایnutrition supportواژههای مصوب فرهنگستانکمک به افراد بستری یا دارای محرومیت شدید غذایی یا اختلالات تغذیهای، ازطریق تغذیه با لوله یا تغذیۀ وریدی
حمایت جنگلforest protectionواژههای مصوب فرهنگستانپیشگیری از آسیبدیدگی جنگل یا کاهش صدمات ناشی از آن در نتیجۀ عوارض اقلیمی یا دخالت انسان و حیوان
حمایت آب منابعsource water protectionواژههای مصوب فرهنگستانجلوگیری از آلودگی دریاچهها و رودخانهها و منابع آب و آبهای زیرزمینی، که سرچشمههای آب شُرب هستند، ازطریق اقداماتی که برای نظارت یا به حداقل رساندن ورود مواد شیمیایی یا آلایندهها به آنها ضروری است
حمایت تغذیهایnutrition supportواژههای مصوب فرهنگستانکمک به افراد بستری یا دارای محرومیت شدید غذایی یا اختلالات تغذیهای، ازطریق تغذیه با لوله یا تغذیۀ وریدی
حمایت جامع جنگلintegrated forest protectionواژههای مصوب فرهنگستانبه کار بستن مدیریت جامع آفات در جنگل با تأکید بر پیشگیری
حمایت جنگلforest protectionواژههای مصوب فرهنگستانپیشگیری از آسیبدیدگی جنگل یا کاهش صدمات ناشی از آن در نتیجۀ عوارض اقلیمی یا دخالت انسان و حیوان
[اسم] حمایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] حمایت، دفاع، پشتیبانی، پناه دفاع، مدافعه، نمایندگی، وکالت، استیفای حقوق، اثبات حقانیت، دفاع ازحقوق دیگری، اعتبار دیگری را برگرداندن، رفع اتهام، اعادۀ حیثیت، استرداد، اعاده روسفیدی، تبرئه، معذوریت، اعتذار، معافیت، بهانه، ملاحظات جانبداری، محابا، طرفداری، هواخواهی، هواداری، تعصب امان