حلقۀ نامزدیگویش کرمانشاهکلهری: kelwânek گورانی: kelwânek سنجابی: kelwânek کولیایی: kelwânek زنگنه‌ای: kelwânek جلالوندی: kelwânek زوله‌ای: kelwânek کاکاوندی: kelwânek هوزمانوندی: kelwâ
حلقۀ الماسdiamond ringواژه‌های مصوب فرهنگستانپدیدهای که دقیقاً لحظاتی پیش و پس از گرفتِ کلی خورشید به‌صورت پرتوِ نوری از خورشید از کنار لبۀ قرص تاریک ماه دیده می‌شود
حلقۀ اولیهprimitive ringواژه‌های مصوب فرهنگستانحلقهای مانند R که به ازای آن یک R- مدول (چپ) صادق ساده وجود داشته باشد
رینگ روغن پیستونoil control ring, oil scraper ring, scraper ring, oil ringواژه‌های مصوب فرهنگستانرینگی که در پایین‌ترین شیار پیستون قرار دارد و مانع از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق می‌شود و در حرکت روبه‌پایین پیستون، روغن را از دیوارۀ سیلندر پاک می‌کند متـ .
یاتاقانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهحلقۀ فلزی در اتومبیل که میله در داخل آن حرکت می‌کند. یاتاقان زدن: آسیب دیدن یاتاقان‌های خودرو بر اثر نرسیدن روغن. یاتاقان سوزاندن: = یاتاقان زدن
رینگ تراکم شیاردارgrooved compression ringواژه‌های مصوب فرهنگستانرینگ تراکمی که برای روغن‌کاری بهتر دارای شیار است متـ . حلقۀ تراکم شیاردار
رینگ پیستونpiston ring, ring 2واژه‌های مصوب فرهنگستانهریک از حلقه‌های فلزی که در یکی از شیارهای روی دیوارۀ خارجی پیستون قرار دارد تا از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق یا درزبندی محفظۀ احتراق جلوگیری کند متـ . حلقۀ پیس
موم روغنلغتنامه دهخداموم روغن . [ رَ / رُو غ َ ] (اِمرکب ) قیروطی . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (بحر الجواهر). مخلوطی از موم و روغن که قیروطی نیز گویند. (ناظم الاطباء). ترکیبی است از م