حلاّل پروتوندوستprotophilic solventواژههای مصوب فرهنگستانحلاّلی که بهعنوان یک اسید ضعیف یا قوی توانایی پذیرش پروتون دارد
آبسنگ جلبکیalgal reefواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگی که بخش عمدۀ آن از بقایای جلبکهایی تشکیل شده است که اندامگانهای اصلی تولیدکنندۀ کلسیمکربنات هستند
جلبکشکفیalgal bloomواژههای مصوب فرهنگستانرشد گسترده و ناگهانی جلبکها در آب که اثر نامطلوب در کیفیت آب دارد
فرش جلبکیalgal mat, microbial matواژههای مصوب فرهنگستانلایهای از جلبکهای سیانوباکتریایی (cyanobacterial) و قارچها که بر سطح رسوبات رشد میکنند
زغالسنگ جلبکیbog head coal, algal coalواژههای مصوب فرهنگستانزغالسنگی که بهطور عمده از مواد جلبکی تشکیل شده است
هلال هلاللغتنامه دهخداهلال هلال . [ هَِ هَِ ] (ص مرکب ) لخت لخت . پاره پاره . (غیاث ). قاچ قاچ : اگر ز سنگ حوادث شود هلال هلال صدا بلند نگردد ز جام درویشان .صائب .
استخراج با حلاّلsolvent extractionواژههای مصوب فرهنگستانجداسازی مواد شیمیایی مختلف، با قدرت انحلال متفاوت، بهکمک فرایند انحلال انتخابی (selective solvent action)
کاتیون حلاّلlyonium ionواژههای مصوب فرهنگستانکاتیونی که از پروتوندار کردن مولکول حلاّل به دست میآید
کمکحلاّلcosolventواژههای مصوب فرهنگستانحلاّلی که در یک فرایند شیمیایی به حلاّل اصلی افزوده میشود تا قدرت حلاّلیت آن را افزایش دهد
مجموعۀ حلاّلresolvent setواژههای مصوب فرهنگستانبرای عنصر x از یک جبر باناخِ مختلطِ یکهدار، مکمل طیف x