حلاّلرنگیsolvatochromismواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت ماده در تغییر دادن رنگ خود براثر تغییر قطبایی حلاّل
لعل رنگلغتنامه دهخدالعل رنگ . [ ل َ رَ ] (ص مرکب ) دارای رنگی چون لعل . سرخ : دو یاقوت دادش دگر لعل رنگ صدوبیست مثقال هر یک به سنگ . اسدی (گرشاسب نامه ).حریفان خراب از می لعل رنگ سر چنگی از خواب در بر چو چنگ .<p class="author"
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
آبسنگ جلبکیalgal reefواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگی که بخش عمدۀ آن از بقایای جلبکهایی تشکیل شده است که اندامگانهای اصلی تولیدکنندۀ کلسیمکربنات هستند
جلبکشکفیalgal bloomواژههای مصوب فرهنگستانرشد گسترده و ناگهانی جلبکها در آب که اثر نامطلوب در کیفیت آب دارد