حقفلغتنامه دهخداحقف . [ ح ِ ] (ع اِ) ریگ کژ. (مهذب الاسماء). ریگ توده ٔ کژ و دراز. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). توده ٔ ریگ کج شده . توده ٔ ریگ کژ. ریگ توده . (دهار). ج ، احقا
خارفلغتنامه دهخداخارف . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن کبیربن مالک از بنی همدان و از مردم قحطان ، جد اعراب جاهلی است . مسکن آنها در یمن بوده است و نبی علیه السلام به او نامه ای نوشت