16 مدخل
پیشگویی، قبلا برحذر داشتن، قبلا اخطار کردن
پیش قدم
تعلیق
premonitorily
پیش بینی ها، اخطار، برحذر داشتن، تحذیر، فکر قبلی
پیش تقویت