حماقتآمیزفرهنگ مترادف و متضادابلهانه، احمقانه، بیخردانه، سفاهتآمیز، سفیهانه، نابخردانه ≠ بخردانه، حکیمانه، خردمندانه، عاقلانه
ولدلغتنامه دهخداولد. [ وَ ل َ ] (ع اِ) وُلد. وِلد. وَلد. فرزند. (منتهی الارب ).بچه . (کشاف اصطلاحات الفنون ). فرزند، خواه نرینه باشد خواه مادینه . واحد و جمع در وی یکسان است و