حفاظت شنواییhearing protectionواژههای مصوب فرهنگستانانجام اقدامات لازم و بهکارگیری روشها و وسایل مورد نیاز برای کاهش اثرات زیانبار نوفه متـ . شنواییبانی
حفاظتلغتنامه دهخداحفاظت . [ح ِ ظَ ] (مص ) مصدری بدین صورت در لغت نامه های عرب دیده نشد لکن کلمه ٔ حق الحفاظة به معنی سود ربح ربوی باگروگان منقول در این اواخر مصطلح شده است . از م
شنوایینگارۀ زنجیرهایserial audiogramواژههای مصوب فرهنگستاندر برنامۀ حفاظت شنوایی، هریک از شنوایینگارههای یک مجموعه از شنوایینگارهها که با فاصلۀ زمانی معین از شنوایینگارۀ دیگر برای پایش شنوایی تهیه میشود
گاولغتنامه دهخداگاو. (اِ) ایرانی باستان : گاو ، پهلوی : گاو ، کردی : گا . افغانی : گوا . اُسِّتی : یگ ، قوگ (گاو ماده ). بلوچی : گک گکس (گاو، گاو ماده ، گاو نر). وخی : گیو ، گو
گوشبانhearing protection device, HPD, ear defenderواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای حفاظتی که با پوشاندن گوش یا بستن مجرای گوش بیرونی خطر اُفت شنوایی نوفهزاد را کاهش میدهد متـ . محافظ شنوایی hearing protector محافظ گوش ear prot
پلوپونزلغتنامه دهخداپلوپونز. [ پ ِ ل ُپ ُ ن ِ ] (اِخ ) (جنگ ...) این نام بجنگ تاریخیی که از سال 431 تا 404 ق . م . بین اسپارت و آتن ادامه یافت و بتخریب آتن منتهی شد اطلاق میگردد. چ