38 مدخل
پلیک، سگ روستایی مجارستانی
شهرکنشین
pilikia
خوش شانسی
پولیتزر
پالس، سگ روستایی مجارستانی
پلیدی
exurbanite، حومهنشین، ساکن خارج شهر
exurbanites، حومهنشین، ساکن خارج شهر
۱. کنارهنشین ≠ صدرنشین ۲. حومهنشین، مهاجرنشین، حلبیآبادی
۱. کنارهنشینی ۲. حومهنشینی، مهاجرنشینی