pussyدیکشنری انگلیسی به فارسیگربه، بیدمشک، دخترک، پیشی، شبدر صحرایی، ریم الود، گربه وار، چرک دار، چرکی
بستیلغتنامه دهخدابستی . [ ب ُ ] (اِخ ) ابوالفتح علی بن محمد بستی که شاعر و کاتبی بی نظیر و در صنعت تجنیس او را یدی طولا بوده و ابوعمران موسی بن محمدبن عمران طولقی در مدح ابوالفت