حصکفی دمشقیلغتنامه دهخداحصکفی دمشقی . [ ح َ ک َ فی ِ دِ م َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن عبدالرحمان علاءالدین حصکفی الاصل دمشقی . در نزد پدرش و خیرالدین ملی فقه آموخت ، پس به قدس آمد و به سال 1067 هَ . ق . بحج شد و بقاهره و دمشق آمد و پنج سال مفتی آنجا بود وهمانجا در <spa
حصکفیلغتنامه دهخداحصکفی . [ ح َ ک َ ] (ص نسبی ) نسبت است به حصن کیفاء بجای حصن کیفائی . رجوع به حصن کیفا شود. (الانساب سمعانی ).
حسن حصکفیلغتنامه دهخداحسن حصکفی . [ ح َ س َ ن ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن علی بن یوسف حلبی ، ملقب به بدرالدین شافعی معروف به ابن السیوفی . در حلب 925 هَ . ق . درگذشت . او راست : حاشیه بر شرح متوسط کافیةالنحو. (هدیةالعارفین ج 1 ص <span
حصکفی حلبیلغتنامه دهخداحصکفی حلبی . [ ح َ ک َ فی ِ ح َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن علی در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی ج 1 ص 67 شود.
حصکفیلغتنامه دهخداحصکفی . [ ح َ ک َ ] (ص نسبی ) نسبت است به حصن کیفاء بجای حصن کیفائی . رجوع به حصن کیفا شود. (الانساب سمعانی ).
حسن حصکفیلغتنامه دهخداحسن حصکفی . [ ح َ س َ ن ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن علی بن یوسف حلبی ، ملقب به بدرالدین شافعی معروف به ابن السیوفی . در حلب 925 هَ . ق . درگذشت . او راست : حاشیه بر شرح متوسط کافیةالنحو. (هدیةالعارفین ج 1 ص <span
حصکفیلغتنامه دهخداحصکفی . [ ح َ ک َ ] (ص نسبی ) نسبت است به حصن کیفاء بجای حصن کیفائی . رجوع به حصن کیفا شود. (الانساب سمعانی ).
خطیب حصکفیلغتنامه دهخداخطیب حصکفی . [ خ َ ب ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابوالفضل معین الدین یحیی بن سلامه . از مشاهیر شاعران و ادباء روزگار خود بود. او در ادب دست داشت و دیوان اشعار و بعض خطب و رسائل او مشهور است و در فقه شافعی نیز دست داشت . در 551 هَ .ق . خطیب و مفتی میاف
علاءالدین حصکفیلغتنامه دهخداعلأالدین حصکفی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) محمد. مفتی شام . او راست : افاضة الانوار علی اصول المنار، در شرح المنار نسفی ، الدر المختار فی شرح تنویر الابصار در فقه حنفی ، الدر المنتقی فی شرح الملتقی درشرح ملتقی الابحر ابراهیم حلبی . (معجم المطبوعات ).