26 فرهنگ

3285 مدخل


ترجمه مقاله

حصر

hasr

١. دور چیزی را گرفتن؛ احاطه کردن: حصر آبادان.
٢. شمارش کردن.
٣. انحصار.

۱. حد، محدودیت
۲. تنگدلی
۳. احاطه، محاصره
۴. احاطه کردن، دربر گرفتن، محاصره کردن
۵. محصور کردن، تنگگرفتن
۶. شمارش

limit, profuse, restriction