حصارنولغتنامه دهخداحصارنو. [ ح ِ ن َ / نُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 15هزارگزی خاور فدیشه . ناحیه ای است واقع در جلگه . معتدل . دارای 190 تن سکنه
حصارنولغتنامه دهخداحصارنو. [ ح ِ ن َ / نُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. 30هزارگزی شمال خاوری چکنه بالا. دامنه معتدل . سکنه 191 تن . شیعه ٔ کردی و فارسی زبانند.
اسپرنگلغتنامه دهخدااسپرنگ . [ اِ پ َ رَ ] (اِخ ) اسفرنگ . شهریست نزدیک سمرقند و مولد سیف [شاعر] آنجاست . (برهان ). سپرنگ . (جهانگیری ).
عیسرانیلغتنامه دهخداعیسرانی . [ ع َ س َ نی ی ] (ع ص ) بمعنی عیسران است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عیسران شود.
حَشَرْنَافرهنگ واژگان قرآنگرد آورديم(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است)
قلعه نوواژهنامه آزادیعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو