حسرملغتنامه دهخداحسرم . [ ح ِ رِ ] (ع اِ) حشرم . میدانی در السامی فی الاسامی گوید: الیعسوب ؛ منج نر. الحشرم و النخروب ؛ غینة منج . الکواره و الخیلة؛ خانه ٔ منج . الراقود مثله -
طاهریلغتنامه دهخداطاهری . [ هَِ ] (اِخ ) ابواسحاق طیب بن محمدبن طلحةبن طاهر نیشابوری طاهری . از بزرگان خاندان طاهری است و به علم و حدیث اشتغال داشت و از مردم نیشابور بود. وی از ع