11856 مدخل
حسک . [ ح َ س ِ ] (ع ص ) نعت است . کینه ور. دشمندار. || خشمگین .
حسن میکال . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به حسنک میکال شود.
حسن واعظ. [ ح َ س َ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به حسن خطیب شود.
سهش
به دستور، به فرمایش، بر اساس فرمایش
PSF
psi
آزمایش خون PSA
psw
PS، ضمیمه
حسن سلیقه.
حسن به اسفندیار درباره ی این مسجد نوشته است:مسجد جامع ساری ...