حسین بارلغتنامه دهخداحسین بار. [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عیددوس صوفی شاعر. در شهر قرین دوعنیة در حضرموت در 1250 هَ . ق . / 1834 م . متولد شده و در آنجا به سال 1331 1
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصر باری از مردم باردیهی به نیشابور. وی از فضل بن احمد رازی حدیث کرد. و بعد از 330 هَ . ق . درگذشت .
حسین آبادلغتنامه دهخداحسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوگان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت . 100هزارگزی جنوب خاوری مسکون . 6هزارگزی جنوب راه مالرو سبزواران به کروک
حسین آبادلغتنامه دهخداحسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت .15هزارگزی خاوری مسکون . ده هزارگزی شمال راه دلفارد به مسکون . سکنه 8 تن
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمدبن سلمان شافعی ملقب به صائن الدین از پیروان طریقت شهاب سهروردی شده و خرقه پوشیده چهل بار به حجاز رفت . او راست : «تاریخ مشایخ ف