حسین انطاکیلغتنامه دهخداحسین انطاکی . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ادیب . از اوست : «الحسینیة». وی در 1130 هَ . ق . 1718/ م . درگذشت . (هدیة العارفین ج 1ص 325) (ایضاح المکنون ج
داوردانلغتنامه دهخداداوردان . (اِخ ) نام دهی است در طرف غربی و یک فرسخی واسط. (برهان ). یاقوت گوید از نواحی شرقی واسط و به یک فرسنگی آن است . از آنجاست احمدبن محمدبن علی بن الحسین
عجرمیلغتنامه دهخداعجرمی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) حسین بن ابراهیم بن عامربن ابی عجرم المقری الانطاکی العجرمی مکنی به ابوعیسی . از عبداﷲبن محمدبن اسحاق و جز او روایت کند و ابوبکر بن الم
حزنبللغتنامه دهخداحزنبل . [ ح َ زَ ب ُ / ح َ زَ ب َ ] (ع اِ) بیخی است که از طرف شام و بیت المقدس آورند. (منتهی الارب ).حسین خلف گوید: سفید تیره رنگ میباشد. یک درم از آن جهت گزیدگ
حزازلغتنامه دهخداحزاز. [ ح ُ ] (ع اِ) قوبا. ادرفن . داد.سودا. گوارون . اگریون . ولین . اندوب . اندج . ابریون . حسین خلف تبریزی گوید: کوفتی باشد که آنرا به عربی قوبا گویند و آن ع
حردونلغتنامه دهخداحردون . [ ح ِ دَ ] (ع اِ) سوسمار نر یا جانوری است مشابه حرباءو آن از نواحی مصر خیزد. و حرذون با ذال معجمه نیز آمده است . گوشت او سم است و گفته اند جانوری است شب