حسن وندلغتنامه دهخداحسن وند. [ ح َ س َ وَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. این دهستان در مرکز بخش واقع و محدود است از شمال به کوه گرون ، و از جنوب به دهستان
حسن وندلغتنامه دهخداحسن وند. [ ح َ س َ وَ ] (اِخ ) اسم یکی از طوایف چهارگانه ٔ پیش کوه ایلات کرد ایران که تقریباً 5000 خانوار میباشند و از پنج طایفه ترکیب یافته اند: بسطام ، کاکل و
قادرآبادلغتنامه دهخداقادرآباد. [دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن وند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد در شش هزارگزی جنوب الشتر و شش هزارگزی جنوب شوسه ٔ خرم آباد به الشتر و در جلگه واقع
نام ولانلغتنامه دهخدانام ولان . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن وند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد، در 11 هزارگزی جنوب غربی اشتر و هزارگزی مغرب جاده ٔ شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه
حسین آباد کرکلغتنامه دهخداحسین آباد کرک . [ ح ُ س ِ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین شهرستان نهاوند. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری شهر نهاوند و سه هزارگزی گیلان . ناحیه ای است واق
دارامرودلغتنامه دهخدادارامرود. [ اَ ] (اِخ )دهی از دهستان هنام و بسطام ، بخش سلسله . شهرستان خرم آباد. بیست و پنج هزارگزی جنوب خاوری الشتر. بیست و سه هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آبا
سرآب نرم پائینلغتنامه دهخداسرآب نرم پائین . [ س َ ن َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آب سرده ٔ بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در21 هزارگزی شمال چقلوندی و 4 هزارگزی باختر راه چقلوندی به