حزیرانلغتنامه دهخداحزیران . [ ح َ ] (اِ) نام ماه نهم است از سال رومیان و نام روز اول تابستان هم هست . (برهان قاطع). ماه اول تابستان . (شرفنامه ٔ منیری ) (السامی فی الاسامی ). و آن
حزیرانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز ماههای سُریانی یا رومی، بین ایار و تموز؛ ماه ششم تقویم شمسی بعضی از کشورهای عربی، مطابق ماه ژوئن.
حیرانفرهنگ مترادف و متضادآسیمه، آسیمهسر، بیقرار، خیره، درمانده، سرگردان، سرگشته، شیفته، فرومانده، گیج، مبهوت، متحیر، مدهوش، مردد، واله، هاجوواج، حیرتزده
حیران شدنفرهنگ مترادف و متضادسرگشتهشدن، متحیر شدن، حیرتزده گشتن، سرگردانشدن، مبهوت گشتن، مات شدن، هاجوواج شدن
یونلغتنامه دهخدایون . [ ] (از لاتینی ، اِ) ماه قیصری ، اول آن مطابق است با اول حزیران ماه رومی و بیست وپنج خردادماه جلالی و سیزدهم ژوئن ماه فرانسوی . (یادداشت مؤلف ).
خشت پزیلغتنامه دهخداخشت پزی . [ خ ِ پ َ ] (حامص مرکب ) آجرپزی . آجرسازی . (از ناظم الاطباء) : بروزگار زمستان کندت سیمگری بروزگار حزیران کندت خشت پزی .منوچهری .
مردادلغتنامه دهخدامرداد. [ م ُ ] (اِ) نام ماه پنجم است از ماههای دوازده گانه ٔ ایرانی و دومین ماه از فصل تابستان مطابق با حزیران رومی و اسد عربی و آن 31 روز است و آغاز آن تقریباً
سبطمبریوسلغتنامه دهخداسبطمبریوس . [ س ِ طَ ] (لاتینی ، اِ) سبطمریوس . سبتنبر. سپتامبر. سپتانبر. برابر است با حزیران ، از ده شهریور تا ده مهر ماه . رجوع به سپتامبر و سبتمبر و آثارالبا
سیمگریلغتنامه دهخداسیمگری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل سیمگر. نقره گری . نقره سازی : به روزگار زمستان کندت سیمگری به روزگار حزیران کندت خشت پزی .منوچهری .