26 فرهنگ

1249 مدخل


حزم

hazm

۱. هوشیاری و آگاهی؛ دوراندیشی در امری.
۲. استوار کردن و محکم کردن کاری.

احتیاط، پیشبینی، تدبیر، آگاهی، دوراندیشی، مالاندیشی، ملاحظه، هشیاری، هوشیاری ≠ بیاحتیاطی

caution, prudence