ارادهلغتنامه دهخدااراده . [ اِ دَ ] (ع مص ، اِمص ) اِرادة. اِرادت . خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). خواست . خواسته . خواهش . میل . قصد. آهنگ . کام . دَهر. (منتهی الارب ) : و واقف
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (القاضی ... مکی ) (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن تاج الدین بن محمد متوفی بسال 1066 هَ . ق . قاضی ادیب از اهالی مکه واصلش از مدینه بود اشعا
ابن نفیسلغتنامه دهخداابن نفیس . [ اِ ن ُ ن َ ] (اِخ ) علاءالدین ابوالحسن علی بن ابی الحزم علاءالدین بن النفیس مصری قرشی . او طب را نزد ابن الدخوار به دمشق آموخت و نیز بتحصیل علم نحو