حروف نطعیهلغتنامه دهخداحروف نطعیه . [ ح ُ ف ِ ن َ عی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سه حرف ط. د. ت . از 28 حرف الفباء بدین نام خوانده شده است . رجوع به حروف حلقی و نطع شود.
حروففرهنگ انتشارات معین(حُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جِ حرف ؛ حرف ها. 2 - هر یک از قطعه های ریخته گری یا شکل های ترسیمی که در حروفچینی یا ماشین نویسی به کار رود. ؛~ ِ الفبا نشانه هایی که وا
حروفلغتنامه دهخداحروف . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حَرْف . حروف متداول خط کنونی فارسی ، سی وپنج یا سی وهفت است . رجوع به حرف و سبک شناسی ج 1 صص 188-196 شود : وآن حرفهای خطکتاب اوگوئی حر
حروففرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= حَرف حروف روادف: = روادف حروف صفیر: حروف ز، س، ص. حروف عالیات: (تصوف) موجودات یا شئون ذاتی موجود در غیبالغیوب مانند درخت در هسته: ◻︎ ما جمله حروف عالیاتیم مد
نطعیةلغتنامه دهخدانطعیة. [ ن َ عی ی َ ] (ع ص نسبی ) حروف نطعیة، تاء و دال و طاء،حروفی که مخرج آنها نطع دهان است . (از اقرب الموارد). حروفی که از کام دهن تلفظ می شوند و عبارتند از
حروف حلقیلغتنامه دهخداحروف حلقی . [ ح ُ ف ِ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) پنج حرف از 28 حرف الفباء حلقی است و آنها ع .ح . هَ . خ . غ میباشد. || ترتیب حروف هجاءبیست وهفتگانه را بنظمی م
حروفلغتنامه دهخداحروف . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حَرْف . حروف متداول خط کنونی فارسی ، سی وپنج یا سی وهفت است . رجوع به حرف و سبک شناسی ج 1 صص 188-196 شود : وآن حرفهای خطکتاب اوگوئی حر
تلغتنامه دهخدات . (حرف ) چهارمین حرف الفبای پارسی و سومین حرف الفبای تازی و حرف بیست و دوم از ابجد است واز حروف مسروری و از حروف هوائی است و از حروف شمسیه و ناریه و هم از حرو
دلغتنامه دهخداد. (حرف ) صورت حرف دهم از الفبای فارسی و هشتم از الفبای عربی و چهارم از الفبای ابجدی و نام آن دال است و گاه برای استواری ِ ضبط، دال مهمله گویند. (مقدمه ٔ برهان